درباره فقدان حافظه تاریخی ایرانیان، نقل قول های فراوانی وجود دارد؛ احمد شاملو می گوید: « این توده حافظه تاریخی ندارد. حافظه دسته جمعی ندارد، هیچگاه از تجربیات عینی اجتماعیاش چیزی نیاموخته و هیچگاه از آن بهرهای نگرفته است و درنتیجه هر جا کارد به استخوانش رسیده، به پهلو غلتیده، از ابتذالی به ابتذال دیگر»
در اینکه مردمانی فراموشکار هستیم، هیچ تردیدی وجود ندارد اما حافظه تاریخی مان هرچقدر معیوب باشد، چهار سال پیش را از یاد نبرده ایم. همان روزهایی که تیم ملی ایران با مربیگری علی دایی از عربستان شکست خورد تا امیدهای صعود به جام جهانی 2010 کمرنگ تر از همیشه باشد. چهار سال بعد از تراژدی فوتبالی در ورزشگاه آزادی، علی دایی در جمع خبرنگاران تبریزی به بازخوانی آن روزها می پردازد و می گوید: «جدایی من از تیم ملی سیاسی بود و متاسفانه کسی که در فوتبال نبود من را برکنار کرد. در دورانی که در تیم ملی حاضر بودم در طول بازیهای رسمیای که انجام دادیم فقط یک باخت داشتم ولی با همان یک باخت من را اخراج کردند. بقیه را میسپرم به مردم فهیممان که قضاوت کنند و بدانند که در فوتبال ما چه خبرهایی بوده و چه خبرهایی هست.»
علی دایی راست می گوید! او در طول قریب به دوسالی که مربی تیم ملی بود، فقط در یک بازی رسمی شکست خورد و دو باخت دیگر تیم او مقابل بحرین و اکوادور، در بازی های دوستانه رقم خورد. علی دایی راست می گوید! برکناری او به دستور مقاماتی خارج از دفتر فدراسیون فوتبال رقم خورد اما او که قضاوت را به «مردم فهیم» سپرده، همه ی راست را نمی گوید!
علی دایی نمی گوید که در بازی های مقدماتی جام جهانی، تیمش از پنج بازی فقط یک برد خانگی مقابل کره شمالی داشت و تا روز برکناری، در جدول پنج تیمی در مکان چهارم قرار داشت. علی دایی نمی گوید که تک امتیاز ضعیف ترین امارات تاریخ، در بازی مقابل تیم او به دست آمد، آن هم با درخشش اعجاب آور سیدمهدی رحمتی که ستاره زمین بود. دایی نمی گوید آن مقام غیرفوتبالی که از رأس دستگاه ورزش حکم به برکناری او داد، همانی است که پست سرمربیگری تیم ملی را به نام او سند زده بود وگرنه قرار بود افشین قطبی سرمربی تیم ملی باشد.
مشکل تیم ملی در آن مقطع، نه فقط ناکارآمدی و نابلدی مدیران که سلیقه های خاص و عجیب و غریب سرمربی تیم ملی بود که احساس می کرد مجید غلام نژاد بازیکنی در حد تیم ملی است. چهار سال زمان زیادی برای فراموش کردن خاطرات تلخ آن روزها نیست. اتفاقاً اخراج علی دایی از تیم ملی، یکی از معدود تصمیم های مدیران غیرفوتبالی بود که همسو با نظر اهالی فوتبال و افکار عمومی بود. شاید دایی انتقادهای تند و تیز تماشاگران را در هشتم فروردین 88 فراموش کرده باشد، اما یکصد هزار تماشاگری که آن روز به عشق تیم ملی کشورشان به ورزشگاه آزادی رفتند، به این زودی گل دقیقه 87 اسامه حربی را فراموش نخواهند کرد.