گرچه مورد تاریخی کنار گذاشتن یکجای 14 نفر، اقای دهداری را به اسطوره تبدیل کرد اما از همان زمان این عمل بمثابه شمشیر ، بر سر بازیکنان تیم ملی عمل کرده و می کند
آیا با بضاعت کنونی قادر به صعود هستیم؟ با تعطیل کارخانه بازیکن سازی( فوتبال محلات و خیابانی) که هنوز فوتبال ما واکنشی مناسب به ان نداشته اما هنوز دیده میشوند نو ستاره هائی که در مقاطع خاص میتوانند کمک حال تیم ملی ودر صورت صعود میتوان با انها تیمی قویتر به جام جهانی اعزام کرد ، اما برای موفقیت در قدم اول باید موانع موجود را که، بیش از انکه عینی باشند موانع ذهنی است از میان برداشت.
1 - این واقیت را باید پذیرفت که چه بخواهیم وچه نخواهیم باید با ستاره های فعلی این مسیر دشوار را بپیمائیم .
2 - از ((من انم که رستم بود پهلوان)) و خیال اندیشی که فوتبال ما در گذشته چنین وچنان بود دست بر داریم، اینکه در گذشته چه بودیم مهم نیست ، اکنون چه هستیم و چه داریم .
3 - راه حل های انقلابی را که با ماهیت فوتبال ناسازگار است کنار نهیم . جایگزینی جوانان بجای ستاره های فعلی ، با این فرض که در اینده تیم ملی بهتری داشته باشیم مستلزم پذیرفتن شکست قبل از مبارزه و دست تسلیم بالا بردن برای اینده نامعلوم است، گرچه مورد تاریخی کنار گذاشتن یکجای 14 نفر، :ه اقای دهداری را به اسطوره تبدیل کرد با ذهن خیال اندیش ما سازگارتر است اما از همان زمان این عمل بمثابه شمشیر ، بر سر بازیکنان تیم ملی عمل کرده و می کند در حالیکه قضیه ساده تر از این بود.
منطق فوتبال حکم میکند وقتی تیمی با مربی مشکل پیدا میکند، چاره تعویض مربی است چون فوتبال را بازیکنان بازی میکنند اما این اشتباه تاریخی ما، به افسانه ای حماسی در خلاف جهت تبدیل شده است ومدعیان اخلاق که در فوتبال ما کم نیستند کلی پیرایه های اخلاقی بر ان بسته اند .
4 - افسانه بالا ، به باور ذهنی مربیان ایرانی تبدیل و نتیجه اش رویه رایج رفتاری انهاست که برای اثبات اقتدار خود باید حتما با یکی از ستارگان به مشکل بر بخورند تا با کنار گذاشتن او حتی بطور موقت حساب کار دست بقیه بیاید تا انان نه با دانش خود بلکه با این ترفندها قادر به اداره تیم شوند !
5 - طبق اصول ابتدائی فوتبال حرفه ای، زمان کمبود کالا( بازیکن فوتبال ) در بازار بازیکنان ،بطور طبیعی قیمت کالا بالا میرود و این هیچ ربطی به ستارگان فوتبال در بالا بردن قیمت خود ندارد و تابع قانون عرضه و تقاضا است اما ستارگان ما، هم از طرف کارشناسان محترم وهم از طرف رسانه ها به القاب بازیکن پولکی، کاغذی،اسمی و.... ملقب میشوند و تحت فشار افکار عمومی با قیاسی مع الفارق با ستاره های گذشته قرار میگیرند که تاثیرمنفی بر عملکرد انها دارد. واکنش نکونام بعد از گل به کره نا خود اگاه از میزان این فشارها حکایت میکرد.
6 - چون می دانیم مشکل اصلی امروز کمبود ستاره بخصوص در بعضی پستهاست، و برای پوشش انها نیاز به تمهیدات فنی خاصی است . پس ما بیش از هرچیز به مربی خلاق ، بروز وسطح بالا(مطرح در فوتبال دنیا ) نیاز داریم ( که همه این صفات در کی روش وجود دارد و باید دید که چرا در ایران موفق نیست) . پس تعویض سر مربی دردی را دوا نخواهد کرد . سر مربی جدید در صورت ناکامی مسئولیتی را گردن نخواهد گرفت و طبیعی است که سرمربی فعلی هم مسئول نتایج بعدی نخواهد بود، اما این جابه جایی برای فرصت طلبان فرصت مغتنمی است بویژه اگر اهل ریسک و قمار باز باشند!