اخبار فوتبال ایران و جهان
این وبلاگ به اخبار و گزارش ها-تفاسیر و حاشیه های روز فوتبال ایران و دنیا می پردازداخبار فوتبال ایران و جهان
این وبلاگ به اخبار و گزارش ها-تفاسیر و حاشیه های روز فوتبال ایران و دنیا می پردازداین کت بر تن یحیی گشاد است!
*این کت بر تن یحیی گشاد است!
* تخم یاغی‌ها را سالهاست ملخ خورده است!
* درخشان می تواند قلعه نوعی پرسپولیس باشد
* رویانیان، مجتبی محرمی را نشناخت!
* ژوزه یک روح سرگردان بود!
* مربی خارجی برای فوتبال ایرانی دوزار هم
نمی ارزد
به جای مقدمه
90: آمدند. مثل برف‌هایی که روی صورتت بنشینند و آمدنشان را حس کنی. متولدین ماه تیر آمدند و در سردترین ماه سال گذشته را مرور کردند و با حرف‌های جگری رنگ خود فصل رویاهای گمشده را به یادمان آوردند.
و کلماتشان شعله ور شد وقتی چهار گوشه فوتبال را دور زدند و با صراحتی شگفت انگیز از حقایقی سخن گفتند که نشانگر عشق یک نسل سوخته به پیراهن‌های خیسی بود که این روزها در حراج زمستانی با چک‌های سفید معاوضه می شوند.
بهروز رهبری‌فرد و علی انصاریان عصیان را با کلمات خود در تحریریه 90 معنا کردند تا در عصر قحطی یاغی‌ها، همچنان با شعله ای روشن در چشم‌هایشان در قامت یک یاغی باقی بمانند.
این مصاحبه پر حرارت با سئوالات چالشی ناصر خان احمدپور آغاز شد و بعد نوبت بچه‌های تحریریه و خوانندگان میهمان رسید تا حقیقت را از دریچه دوقلوهای دوست داشتنی جستجو کنند. سئوالات احمدپور سردبیر، امید مافی، علی مسعودی، آرش جعفری، حسن امامقلی، کمال ذاکرزاده، محمود شهباز اعضاء تحریریه 90 و احمد فتحی خواننده همیشگی ما و پاسخ‌های پوست کنده رهبری‌فرد و انصاریان پیش روی شماست. خوب نگاه کنید.
90: اگر موافقید از آخر شروع کنیم برویم اول. یک جورهایی معکوس. تو چرا اینقدر آقای علی پروین را سیبل می کنی بهروز؟
-من از سر دوست داشتن انتقاد می کنم و غرضی ندارم. من غصه می خورم وقتی می بینم پروین خودش را فروخته است.
90: این حرف‌ها بار سنگینی دارد. هیچ فکرش را کردی؟
-چرا باید حرف حق را قایم کنم. وقتی یک نفر قدرت ندارد نباید برای ماندن اینقدر دست و پا بزند. پروین آن زمان که پرسپولیس را قهرمان می کرد نمره فنی اش صفر بود و نان مدیریتش را می خورد. امروز دیگر آن مدیریت را هم ندارد. وقتی می بینم استادم خودش را فروخته، حالم از دنیا بهم می خورد.
90: شاید چشم‌های سرخ سلطان دیگر نمی تواند این ستاره‌های کاغذی را رام کند. بالاخره دنیا عوض شده و کاریزمای پروین را باید لای دفترچه خاطرات جستجو کرد. قبول داری بهروز؟
-قبول دارم، همه عوض شده‌اند حتی پروین. حرف من این است اگر او دیگر سیستم علی اصغری اش خریدار ندارد چرا دست و پا می زند.
90: حالا فکر می کنی یحیی بتواند پرسپولیس را نجات دهد؟
-ا... اعلم. پرسپولیس یکی مثل دایی یا حمید درخشان را می خواهد. یحیی یک آدم سر به زیر است و نمی تواند همه حاشیه‌های این تیم را جمع کند. وقتی او در برنامه 90 صحبت می کند من صدای تلویزیون را روی هشتاد می برم تا بفهمم چه می گوید. آدمی که صدایش به زور به گوش می رسد! چطور می خواهد منجی باشد. من فکر می کنم این کت بر تن یحیی گشاد است.
90: آقای انصاریان شما با حرف‌های بهروز موافقید ؟
-قرار نیست ما مثل هم فکر کنیم. من و بهروز رفیقیم، اما از نگاه من آقای پروین صفر نیست. او اتفاقا همیشه پرسپولیس را خوب ارنج می کرد. شاید تمرین دهنده خوبی نبود، اما آدم باهوشی بود. فوتبال ما باید طرز استفاده کردن از علی پروین را بلد باشد.
90: تو راجع به یحیی چطور فکر می کنی؟او روی طناب چه فرجامی پیدا خواهد کرد؟رک باش علی.
-یحیی پرسپولیسی بوده و با جو تیم آشناست. من شخصا خیلی دوستش دارم و امیدوارم به هدفش برسد، اما...
90: اما چی؟
-حمید استیلی توی پرسپولیس نابود شد چون پله پله بالا نیامد. فکر می کنم این بلا سر یحیی هم بیاید.
90: مثل اینکه می خواهی چیزی بگویی بهروز.
-من هم فکر می کنم برای یحیی زود بود که نفر اول باشد. او باید سالها دستیاری می کرد تا بداند چطور باید تیمی که سی میلیون دو آتشه دارد را نجات دهد. من از روزی می ترسم که ورق برگردد و روی سکو‌ها آنقدر حیا کن رها کن بار یحیی کنند که برود و پشت سرش را هم نگاه نکند.
90: تو با پروین با آن رزومه بلند بالا مخالفی. یحیی را هم نمی پسندی. بالاخره توی این دنیا آدمی هست که به دلت بنشیند؟
-حمید درخشان. او بهترین گزینه است و می تواند همانی باشد که پرسپولیس می خواهد. متاسفم که در این تیم بزرگتر‌ها هیچ وقت توی یک اقلیم نگنجیدند.
90: یک نفر می گفت چون امثال بهروز بیکار شده‌اند شهر را بهم می ریزند وگرنه این همان پسری است که با شیرینی و دسته گل از خجالت پروین در می آمد!
-بگذار هر چه دلشان می خواهد بگویند. من آدمی هستم که به خاطر پست و مقام کفش کسی را واکس نمی زنم.
90: آقای انصاریان! تو فکر می کنی خودزنی قرمزها آخرش به کجا برسد؟ بعد از مایلی‌کهن توپخانه‌های جدیدی راه افتاده...
-این بدترین چیزی است که پیشکسوتان پرسپولیس به جان هم بیافتند. چرا نباید زمینه ای فراهم شود که قدیمی‌ها توی چشم هم نگاه کنند و فاصله‌ها کم شود. حمید درخشان هجده سال است پشت خط پرسپولیس مانده در حالی که می تواند قلعه نوعی پرسپولیس باشد. این وحشتناک است که در مقطعی مربی گلرهای پرسپولیس یحیوی می شود. بهروز سلطانی و وحید قلیچ و سعید عزیزیان و احمد رضا که نمردند.
90: شما هر دو روی گزینه حمید درخشان اتفاق نظر دارید. واقعا علی انصاریان فکر می کند چرا در این سالها حسرت پوشیدن جامه رهبری پرسپولیس بر دل درخشان مانده؟
-دلیلش کج سلیقگی است. پرسپولیس همیشه از ضعف مدیریت ضربه خورده. ما به کدام مدیرعامل فوتبالی و غیر فوتبالی فرصت دادیم طرح‌هایش را اجرایی کند؟توی برزیل یک نفر 35 سال مدیر باشگاه است و با مرگش عوض می شود، اما اینجا مثل آب خوردن مدیر عوض می کنند. من راجع به یحیی هنوز حرف دارم.
90: می شنویم.
-تصورم این است آمدن یحیی به پرسپولیس کاملا برنامه ریزی شده بود و نمایش به خوبی اجرا شد. انگار جریانی پشت پرده است که مسائل را هدایت می کند.
90: تو از کدام دریچه به این اتفاق نگاه می کنی بهروز؟
-پشت پرده که غوغا می کند. بالاخره یحیی یکشبه سبز نمی شود، اما من می خواهم بگویم آقای گل محمدی !تو که قرمز هستی چرا یکی مثل جواد کاظمیان را که هم زندگی اش پرسپولیس بوده آنطوری کنار می گذاری. این بدترین توهین بود. پروین با همه ترش رویی‌اش کسی را اینطوری دیپورت نمی کرد.
90: یعنی در فوتبال حرفه ای یحیی برای کنار گذاشتن کاظمیان باید از من و شما اجازه بگیرد؟
-اجازه نگیرد، اما لااقل مروت داشته باشد. فوتبال حرفه ای را بگذار کنار. توی پرسپولیس و استقلال حرفه ای گری معنا ندارد. وگرنه برای یک بازوبند در استقلال آتش به پا نمی شد.
90: راستی شما هم شنیدید که وینگو می خواهد دستیار یحیی گل‌محمدی شود؟
-از نظر من رهبری فرد این مسخره ترین اتفاق است. فرشاد باشد، ضیا عربشاهی باشد، مرتضی فنونی‌زاده باشد، مجتبی باشد آنوقت بروند دنبال وینگو. شرم آور است واقعا.
90: تو مثل اینکه خیلی ناراحتی. اصلا تو بگو علی؟
-من می گویم اصلا مربی خارجی دو زار نمی ارزد. چندتا مربی اسم و رسم دار به فوتبال ما آمدند و سرشکسته شدند. عبرت نشد؟
90: منظورت را نمی فهمیم. یعنی مربی خارجی جواب نمی دهد یا بازیکن ایرانی با غریبه‌ها نمی سازد؟
-دومی درست است. بازیکن ایرانی نمی تواند خودش را با یک مربی سیستماتیک خارجی وفق دهد. اگر ژوزه در پرسپولیس می ماند آخر فصل این تیم با سر می رفت لیگ یک.
90: هر دو ی شما روزگاری سیم خاردارهای نفوذ ناپذیری بودید. امروز اگر علی انصاریان بخواهد یک سیم خاردار شش دانگ معرفی کند انگشت روی چه کسی می گذارد؟
-مدت‌هاست که فوتبال ایران مدافع درست و حسابی ندارد. من کنار یحیی وسهراب وبهروز وافشین ومهدی‌هاشمی نسب بازی کردم. الان کی می تواند نصف اینها بدرخشد؟یک سری فقط بلدند پول بگیرند و در زمین راه بروند. شما دنبال مدافع شش دانگ نگردید لطفا.
90: از پول حرف زدی. بهروز رهبری‌فرد فکر می کند بازیکنان امروز ششصد هفتصد میلیون می ارزند؟
-برای اینها سیصد میلیون تومان هم زیاد است. بازیکن باید تعصب داشته باشد، اما این پول لامصب کار خودش را کرده. این بازیکنان را با یک چک می توان این ور وآن ور کرد. خدا به خاک سیاه بنشاند کسانی را که این پولها را وارد فوتبال کردند.
90: تو آخرین پولی که از پرسپولیس گرفتی چقدر بود؟
-آخرین قراردادم 13 میلیون تومان بود که 9 میلیون آن را ندادند. یک فصل هم از پاس 24 میلیون گرفتم. ما نسل سوخته بودیم آقا.
90: شما فکر می کنید کمیته فنی باشگاه پرسپولیس چقدر می تواند عصای دست تیم در روزهای دوزخی باشد؟خودت بگو بهروز.
-بابا کدام کمیته فنی. من خودم در جلسه بودم. ضیا کنارم نشسته بود. رویانیان یکهو گفت:کمیته فنی تشکیل بدهیم. علی آقا پرید وسط و گفت نفراتش را من انتخاب کنم. بعد نگاه کرد به آشتیانی و وطن خواه وپشت سرش درخشان و افشین را هم اضافه کرد. این کمیته فنی نبودیارکشی پروین بود. وقتی از جلسه آمدیم بیرون درخشان گفت:بهروز به علی آقا بگو حواسش به افشین باشد.شب هم افشین زنگ زد و گفت حمید پشت سرم چه حرفی زد؟اینها با این خاله زنک بازی می خواهند پرسپولیس را نجات دهند؟
90: پس واویلا ست!
-از واویلا هم آن طرف تر. همین‌ها تا آخرین لحظه از ژوزه حمایت می کردند. یارو پسرش سرهنگ باز نشسته بود و آمده بود اینجا تا پول کفن و دفنش را در بیاورد آن وقت کمیته فنی حمایت می کرد.
90: ساکتی علی!
-من همیشه فکر می کردم ژوزه یک روح است که راه می رود او حوصله نداشت ناخن‌هایش را بگیرد چه برسد به پرسپولیس و حاشیه‌هایش!
90: شما از پایه‌های پرسپولیس خبری دارید؟می خواهیم ببینیم این آقای رویانیان که سنگ سی میلیون هوادار را به سینه می زند برای آینده باشگاهش چه کرده؟بهروز تو بگو.
-به من گفتند بیا امید‌ها را بگیر. رفتم سر تمرین. دیدم یک دست کاور را سه رده سنی می پوشند. بیست تا هم توپ کهنه داشتند. پول را می دهند به وزنه بردار مدال آور المپیک تا خودشان را مطرح کنند نه به این طفلکی‌ها.
90: تو چطور فکر می کنی علی؟
-بهروز زد به خال. آن زمانی که ما وارد فوتبال شدیم همین ناصر خان احمدپور بازیکن سازی می کرد و استاد فوتبال پایه بود. خوب ناصرخان فوتبال را بوسید و آمد دنبال روزنامه. از بهمن رنجبران هم اثری نیست. فقط علی دوستی مانده که هرازگاهی نتیجه می گیرد. همین می شود که اکبر محمدی آنالیزور را می آورند و آبروی فوتبال ایران را می برند.
90: تو چند بازی ملی داری علی؟
-کمتر از بیست تا.
90: تو چطور بهروز؟
-من هم حدود سی تا.
90: چرا اینقدر کم؟شما که پتانسیلش را داشتید.
-از من و علی می ترسیدند. فکر می کردند پایمان که به اردوی تیم ملی برسد حاشیه درست می کنیم. از همان زمان ما شدیم یاغی.
90: الان بزرگترین یاغی فوتبال ما چه کسی است؟
-تخم یاغی‌ها را سالهاست ملخ خورده. یاغی کجا بود برادر ؟! همه دنبال پول هستند و پاچه خواری می کنند. البته مجتبی جباری گاهی تک مضراب‌هایی می آید. مهدی رحمتی هم همین طور. در کل دیگر در فوتبال ایران یاغی نداریم.
90: به این فکر کردید چرا به شما می گفتند یاغی آقای رهبری فرد؟
-چون دیوانه بودیم.
90: یک سئوال هم از تو بپرسم علی. فکر می کنی بزرگترین گاف زندگی ورزشی ات چه بوده است؟
-استقلال را ول کردم و رفتم استیل آذین. چقدر همین بهروز گفت بی خیال شو و در استقلال بمان، اما گوش نکردم و همه چیز خراب شد.
90: تو پارسال چقدر از شاهین بوشهر گرفتی خدا وکیلی؟
-350 تا قرار داد بستم، اما با زور 24 میلیون تومان گرفتم. این هم شانس ما بود دیگر.
90: خسته شدید، اما هنوز یک چمدان سئوال روی دست ما مانده. راستی بهروز، یک نفر می گفت تو آقای شیرینی سرپرست پرسپولیس را خوب می شناسی.
-آره، یک بیزینس من واقعی است. می گویند داور چهارم سه تا برگه تعویض دستش داده و شیرینی گفته: ما چون پرسپولیس هستیم باید بیشتر از این برگه‌ها بگیریم.
90: شوخی می کنی؟
-کدام شوخی. همین آقای رویانیان هم پرسپولیسی‌ها را نمی شناسد. یک روز من با مجتبی محرمی رفتیم سراغش. سردار مجتبی را نشناخت و فکر کرد هوادار است. طفلک مجتبی باید گوشه منطقه شهریار در یک اتاق کوچک زندگی کند و مدیر عامل باشگاه نداند او روزگاری چطور در زمین جادو می کرده است. بدتر از همه اینکه پروین هم پا جلو نمی گذارد. چرا باید مجید پروین بخاطر اینکه برادر سلطان شماست سی میلیون بگیرد، اما مجتبی معطل صد هزار تومان باشد.
90: سلطان ما ؟
-شما روزنامه چی‌ها هی می نویسید سلطان و بزرگش می کنید.
90: توی زمستان با این تی شرت آستین کوتاه سردت نمی شود بهروز؟
-نه، من از داخل ایزوگام کردم. ما پوست کلفتیم آقا. ما همان نسلی هستیم که قهرمان شدیم، اما دست آخر آقای پروین توی رختکن گفت:خاک بر سرتان که تا روز آخر مرا دق دادید. الان یک بازی می برند و پژو 206 می گیرند.
90: راستی با بازیگری چکار کردی آقای انصاریان؟یعنی ممکن است یک روز بروی توی جلد جورج کلونی؟
-چراکه نه، استعدادش را دارم فقط باید بیشتر تمرکز کنم. من دوست دارم یک روز مثل پرویز پرستویی شوم. او اسطوره سینماست.
90: بهترین سکانسی که از یک فیلم در حافظه ات مانده خاطرت هست.
-همه سکانس‌های فیلم مادر. من عاشق دیالوگ‌های علی حاتمی هستم.
90: تو چی بهروز؟
-من هم عاشق دیالوگ‌های کلاه قرمزی و پسرخاله و جیگر هستم. من سینما را بخاطر پسر کوچکم دوست دارم.
90: مصاحبه را با چند سئوال تلگرافی تمام کنیم. هر واژه ای را که گفتیم، احساس قلبی تان را بریزید روی میز.
از دل به دل... اول بهروز.
-آماده ام.
90: برنامه 90؟
-جنجال.
90: پرسپولیس؟
-قرمز.
90: پاس؟
-حیف.
90: مهدی‌هاشمی نسب؟
-رفیق فابریک قدیمی.
90: حمید درخشان؟
-ان شا اله یک روز برمی گردد پرسپولیس.
90: کریم انصاری فرد؟
-بچه اردبیل.
90: لیونل مسی؟
-کریم انصاری فرد.
90: آلکس فرگوسن؟
-محمود یاوری خودمان.
90: علی پروین؟
-از نگاه بعضی‌ها سلطان از نگاه ما تمام شده!
90: حالا تو علی... سردار رویانیان؟
-پمپ بنزین.
90: بازیگری؟
-دوستش دارم.
90: امیر قلعه نوعی؟
-مربی موفق.
90: یحیی گل محمدی؟
-همیشه نالان.
90: محمود خوردبین؟
-بهترین سر پرست فوتبال ایران.
90: کریس رونالدو؟
-آخر حاشیه.
90: بارسا؟
-من پپ را دوست دارم.
90: ژوزه؟
-روح فراری؟
90: گوآردیولا؟
-همان عبداله ویسی خودمان.
90: مصاحبه خوبی بود. ممنون که آمدید اینجا.
