اخبار فوتبال ایران و جهان

این وبلاگ به اخبار و گزارش ها-تفاسیر و حاشیه های روز فوتبال ایران و دنیا می پردازد

اخبار فوتبال ایران و جهان

این وبلاگ به اخبار و گزارش ها-تفاسیر و حاشیه های روز فوتبال ایران و دنیا می پردازد

در عصر متوسط ها ؛ کی روش هم ستاره نیست!

بازیکنانی که یا مثل قاسم دهنوی و رضا عنایتی خیلی دیر در فوتبال مطرح می شوند و یا مثل میلاد میداوودی و غلامرضا رضایی، بعد از شروعی درخشان، در همان سطحی که بوده اند متوقف می شوند



برای فوتبالی که «شکست» همدم این روزهایش شده، حذف تیم ملی از بازی های بی کیفیت غرب آسیا، مساله شگفت آوری نیست. این روزها به ناکامی عادت کرده ایم و هر شکستی را به سادگی «هضم» می کنیم. این چنین است که نمایش ناامید کننده تیم ملی در ماه های اخیر هم در سطح افکار عمومی با واکنش های عجیب و غریبی مواجه نمی شود و به رغم خوش باوری های بی پایانی که تا چند صباح پیش داشتیم، حالا باور کرده ایم که جایی در میان تیم های طراز اول آسیا نداریم. آنچه که این روزها بر فوتبال ایران می گذرد را از دو منظر می توان بررسی کرد:


اول: وقتی امیدهای صعود مستقیم به جام جهانی بعد از شکست خانگی مقابل ازبکستان کمرنگ شد، خیلی از منتقدان، کارلوس کی روش را متهم به محافظه کاری کردند و معتقد بودند سرمربی تیم ملی باید مهره های مسن و ناکارآمد را کنار بگذارد و از نیروهای جوانان بیشتر استفاده کند. اما با مرور این سه بازی که ترکیب تیم ملی، بر پایه بازیکنان آماده این روزهای لیگ استوار بود، می توان با قاطعیت بیشتری گفت که بیرون مانده هایی مانند قاسم دهنوی، یعقوب کریمی و امید ابراهیمی هم عملاً تفاوت چندانی با مهره های مورد علاقه کی روش ندارند. در واقع یکی از آفت هایی که فوتبال ایران این روزها به آن مبتلاست، حضور انبوه بازیکنان متوسطی است که شاید در کنار چند ستاره واقعی، فوتبالیست های مقبولی باشند اما به تنهایی نمی توانند گره ای از کار یک تیم باز کنند. به نوعی می توان این دوره را «عصر متوسط ها» نامید؛ بازیکنانی که یا مثل قاسم دهنوی و رضا عنایتی خیلی دیر در فوتبال مطرح می شوند و یا مثل میلاد میداوودی و غلامرضا رضایی، بعد از شروعی درخشان، در همان سطحی که بوده اند متوقف می شوند. اگر سه دهه پیش فوتبال ما سرشار از استعدادهای نابی بود که در بدترین شرایط مالی و سخت افزاری، فوتبال را دنبال می کردند و گهگاه افتخاری می آفریدند، حالا  کفگیر «نیروی انسانی» به ته دیگ خورده و امکانات به سطح قابل قبولی رسیده اما خبری از «ستاره» نیست. در فوتبالی که تقریباً در همه تاریخش، توجه به تیم های پایه و کارهای آکادمیک جدی گرفته نشده، فوتبال خیابانی بود که جور استعداد پروری را می کشید و ستاره هایی معرفی می کرد اما حالا که نه فوتبال پایه درست و حسابی داریم و نه فوتبال خیابانی، طبیعی است که به چنین وضعیتی گرفتار شویم.      


دوم: برای اینکه عمیقاً دریابیم کارلوس کی روش، مربی موفقی برای تیم ملی ایران نیست، چند ماه و چند سال دیگر باید صبر کنیم؟ بسیاری از دوستانی که همچنان با چشمانی بسته از کی روش دفاع می کنند، از این نگران هستند که مربی تیم ملی بعدی، تحفه ای باشد در سطح بقیه انتخاب های فدراسیون که با کمترین سابقه و کارنامه، به مربیگری تیم ملی می رسند. اما این نگرانی بجا هم دلیل نمی شود از مربی ای که تیمش بسیار سخت گل می زند و متخصص دریافت گل های مشابه است، اینگونه دفاع کنیم. کی روش پیش از اینکه اینجا باشد، روی صندلی مربیگری پرتغال نشسته و شاید در سال های بعد باز هم تیم های بزرگی را هدایت کند. ناکامی کی روش در تیم ملی ایران، دلیلی برای ضعف و بی دانشی او نیست. اما بخواهیم یا نخواهیم، کلید خوشبختی این فوتبال، در جیب کی روش نیست.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد